مرتضی اخوان | شهرآرانیوز؛ تیم فوتبال شهرخودرو خراسان بالاخره بعد از ۸ روز اعتصاب، دیروز تمرین کرد. عنابیهای مشهدی که بعد از دیدار هفته اول مقابل آلومینیوم اراک دیگر حاضر به تمرین نشدند و به دلیل مشکلات مالی باشگاه، سر ناسازگاری کوک کردند و حتی در دیدار هفته دوم مقابل مس رفسنجان به میدان نرفتند، پس از کش و قوسهای فراوان با هدایت سرمربی جدید خود حاضر به تمرین شدند؛ اتفاقی که البته چندان ساده هم رقم نخورد و باز هم زمین شماره ۲ ورزشگاه امام رضا (ع) ساعاتی آبستن انواع و اقسام حواشی بود؛ از بست نشینی بازیکنان در رختکن بگیرید تا دودستگی میان هواداران و مواجهه دوباره ۲ سرمربی سابق و جدید! آنچه در ادامه میخوانید روایتگر روزم دوم پرآشوب این تیم است. روزی که از تجمع برخی از هواداران شروع شد و به تمرین بازیکنان ختم شد!
شماری از هواداران پدیده خراسان که تعدادشان به چهل پنجاه نفر میرسد، طبق هماهنگی قبلی، خودشان را به پشت در اداره کل ورزش و جوانان رساندند و وقتی میفهمند افشین داوری، مدیرکل جدید ورزش و جوانان استان، در اداره اش نیست، آرام آرام به سمت مجموعه تربیت بدنی آستان قدس رضوی میروند و تلاش میکنند تا صدای اعتراضشان به مدیران شهر و استان را از محل تمرین شهرخودرو برسانند. این تعداد از هواداران پلاکاردهایی در دست دارند که روی آن شعارهایی علیه فرهاد حمیداوی نوشته و از مسئولان خواسته شده به داد تنها نماینده استان در لیگ برتر برسند.
با این همه هیاهوی اصلی به شماری از هواداران برمی گردد که خودشان را به داخل مجموعه رساندند و در کنار زمین تمرینی شهرخودرو در تکاپو هستند تا صدایشان را به گوش مدیران تیم برسانند. بعضی هایشان نگران وضعیت تیم برای بازی آینده هستند و بازیکنان را خطاب قرار میدهند که باید بازی کنند و شمار دیگری میگویند بازیکن تا حق و حقوقش را نگیرد، نباید تمرین کند.
محمدرضا مهاجری، سرمربی به ظاهر مستعفی شهرخودرو، دوباره همراه با کادر فنی سر و کله اش پیدا میشود. حضور مهاجری در محل تمرین، آن هم درحالی که اکبر میثاقیان به همراه اطرافیان نام آشنایش از سیدمحمد حسینی گرفته تا رمضان شکری، در تکاپوی راضی کردن بازیکنان و دعوت به آرامش هواداران هستند، همچون جرقهای در انبار باروت است. هواداران دور مهاجری را میگیرند. پیرمردی که کلاه خاصی به سر دارد، یقه مهاجری را میگیرد و التماس گونه از او میخواهد برود و بازیکنان را تمرین بدهد. آن طرفتر یکی از لیدرها با چند هوادار صدایشان را تنگ گلویشان میاندازند که «ما نمیگذاریم بازیکنان تمرین کنند. باید تکلیف تیم مشخص شود.»
در میان شلوغی ها، نیروی حراستی مجموعه به همراه چند تن از نیروهای انتظامی در محل حاضر میشوند و از برخی هواداران که سعی در شلوغ کاری دارند، میخواهند تا محل را ترک کنند. در این میان یکی از نیروهای حراستی، محمدرضا مهاجری را به کناری میکشد و در گوشی تلفن همراه، چیزی به او نشان میدهد. مهاجری هم بلند بلند میگوید: من کاری با آقایان ندارم. فقط میگویم یک نامه بدهید و بگویید که من را برکنار کردید تا تکلیفم مشخص شود. چند لحظه بعد و با هدایت نیروهای حراستی حاضر در محل، مهاجری و کادرش به اتاقک مدیریت تیم میروند که معمایی و سیدصالحی در آن مستقرند.
بحث در اتاقک مدیریت بالا گرفته است. سیدمهدی سیدصالحی، مدیر تیم، اصرار دارد که مهاجری اگر همین حالا هم استعفایش را بنویسد، او هیئت مدیره را راضی میکند تا از او عذرخواهی کنند؛ اما مهاجری حاضر به این کار نمیشود. بعد از چند دقیقه کشمکش، مهاجری با این عبارت اتاقک مدیریت را ترک میکند.
بعد از جلسه وداع و صحبتهای چند دقیقهای مهاجری با بازیکنان در رختکن، سرمربیِ حالا دیگر سابق، به جمع خبرنگاران میآید و با چهرهای برافروخته و عصبانی میگوید: من برای این آمدم، چون تعیین تکلیف نشدم. خیلی زشت است. دیروز هم با لباس شخصی آمدم، چه زمانی آمدم؟ وقتی که یک ساعت از تمرین تیم گذشته بود. علت هم این بود که باشگاه دفتری نداشت و آقایان را جای دیگری نمیتوانستم پیدا کنم، تا الان هم هیچ نامهای به من نداده اند که برکنار شده ام.
محمدرضا مهاجری افزود: جرم ما این بوده که زمانی که هیچ کس در این شهر جرئت نمیکرده اسم شهرخودرو و حمیداوی را بیاورد، ما آمدیم و با وجود آنکه خیلی حرف و تهمت شنیدیم، اما سینه سپر کردیم و ایستادیم. سرمربی مستعفی شهرخودرو تصریح کرد: من فکر نمیکنم شکایت کنم. من روحیات خودم را میشناسم. از خیلی تیمها طلبکارم، اما دست به شکایت نبردم، الان هم نه به خاطر اینها (مدیران شهرخودرو)، چرا که اینها برای من مُرده اند و دیگر ارزشی ندارند، ولی من از فوتبال شهرم شکایت نمیکنم.
بعد از این صحبت هاست که بازیکنان یکی یکی از رختکن بیرون میآیند و به سمت زمین چمن میروند تا تمرین را شروع کنند. هواداران ابتدا یک صدا مهاجری را تشویق میکنند و بعد با لقب «باغیرت» تک تک بازیکنان را به زمین فرا میخوانند.
بعد از شروع تمرینات و تشویق همه جانبه هواداران، مسعود معمایی، مدیرعامل شهرخودرو، پای مصاحبه با خبرنگاران میآید. معمایی میگوید: در این چند سال اخیر شما که خبرنگار هستید بهتر میدانید، چند بار شده که یک تیم در مسابقه شرکت نکند؟ یعنی پدیده عجیبی به وجود آمد و این پدیده، پدیدهای نبود که به راحتی از کنارش عبور کنیم. بعد هم ایشان (مهاجری) استعفا کرده بود. زمانش را دقیق یادم نیست. استنباطم این است که یک هفته پیش، بعد از بازی نکردن تیم، این استعفا را کرده است. حالا ایشان میگوید قبل از بازی تیم استعفا کرده است. فرض کنید اصلا قبلش داده است، ولی استعفایی که تاریخ ندارد، یعنی هر وقت شما بخواهید، من کنار میروم.
مدیرعامل باشگاه در واکنش به بسته بودن پنجره نقل و انتقالات تیم و اینکه چه زمانی پول برای باز شدن پنجره تأمین خواهد شد، خاطرنشان کرد: تا بازی بعدی حتما پنجره بازخواهد شد. پول آماده شده است و به نظر میرسد در این تعطیلات در تبدیل ارز مشکل داشتند.
بعد از معمایی، بالاخره نوبت اکبر میثاقیان است که به میان خبرنگاران بیاید. میثاقیان گفت: خیلی سخت است بگویم چه شد سرمربیگری را قبول کردم. هرجا که شرایط سخت است، ما باید بیاییم و آنجا را درست کنیم. وی تصریح کرد: مشکلات زیادی وجود دارد. باید مشکلات بازیکنان حل شود. بازیکنان ناراضی هستند. سوءتفاهمهایی میان بازیکنان و باشگاه هست. مالک باشگاه، اما از جیب خودش هزینه میکند و تلاشش برای این است که شرایط تیم بهتر شود. به نظرم باید کمی خوشبین باشیم. فوتبال همین است.
مهرداد بایرامی خطاب به مدیرعامل تیم میگوید شماره حساب باشگاه را بدهید و وقتی با پاسخ: «چرا؟» رو به رو میشود، اضافه میکند: «می خواهم حق فسخم را واریز کنم.» معمایی با یکی دو جمله به طورموقت بایرامی را روانه تمرین میکند، اما حقیقت آن است که در حاشیه تمرین مدام صدای اعتراضی از میان بازیکنان به گوش میرسد. یکی به آب معدنی ایراد میگیرد و دیگری متعرض نداشتن مربی تمرین دهنده است.
محسن ربیع خواه، بازیکن باتجربهتر تیم، کار مربی بدن ساز را انجام میدهد و بازیکنان را گرم میکند. تمرین روز گذشته شهرخودرو بالاخره بعد از کش و قوسهای فراوان انجام شد، اما به نظر میرسد این آتش زیر خاکستری است که با کوچکترین بدقولی مسئولان این باشگاه ممکن است به آتشی خانمان سوز برای فوتبال شهر مشهد بدل شود.